
مدت زمان تقریبی آماده سازی سفارش ۵ روز کاری است.
اکنون علم چنان گسترشی یافته که انسان امروزی تصور میکند کاینات و حتی جوهر و سرچشمهٔ حیات را بهخوبی دریافته است. وانگهی علم امکان چنان فنآوری پیشرفتهای را فراهم آورده که چهرهٔ جهان را دگرگونه کرده است. اما انسان، تنها به آنچه علم به او میآموزد خشنود نیست بلکه معنای زندگی خود و پایههای اخلاقیات خویش را جستوجو میکند و در این جستوجو به فلسفه و نیز به خدا متوسل میشود و این ناخشنودی او را وامیدارد که بری بازآفرینی جهانِ زیستگاه خود بکوشد. و این علتِ وجودی هنر است. افزون بر این کنجکاوی انسان او را به ابداع زبانی انتزاعی برمیانگیزد که نماد حقایق مطلق، یعنی ریاضیات است. فلسفه، مذهب، هنر و ریاضیات آفریدههای مغر انساناند، که دومین سرچشمه شناخت اوست. از آنجا که راههای شناخت چنین گوناگوناند نه تنها باید قواعد هر یک از آنها را بشناسیم بلکه همچنین باید جایگاههای ممتاز برخورد آنها را جستوجو کنیم.
نویسندهٔ این کتاب میکوشد تا حدود و ویژگیهای هر یک از این راههای شناخت را به دقت معلوم نماید و نشان دهد که در هم آمیختن آنها، که مشخصهٔ شبه علوم و علوم دروغین است، جز در هم ریختن ذهنها هیچ نتیجهای نخواهد دشات.
اصالت این رسالهٔ تحقیقی در آن است که دانشمندی بلندپایه در زمینهای نظر میدهد که معمولاً ویژهٔ فیلسوفان است.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این کتاب مینویسد.