حسن فتحی

حسن فتحی در خرداد ۱۳۴۲ در یکی از روستاهای شهرستان مرزی خداآفرین در خطّهی آذربایجان حوالت وجود یافت. پس از گذراندن دورهی ابتدایی در زادگاهش، از مهر ۱۳۵۴ برای ادامهی تحصیل راهی تبریز شد و از آن زمان تاکنون زندگی شهری-روستایی دارد. دورهی راهنمایی را در مدرسهی پاسارگارد و دورهی دبیرستان را در هنرستان وحدت (رشتهی برق، قدرت) گذراند و بهدلیل بستهشدن دانشگاهها در جریان انقلاب فرهنگی، پس از اخذ کاردانی دبیری فنی از مراکز تربیت معلم، از ۱۳۶۳ به مدت چهار سال در مناطق دورافتادهی خداآفرین دو مدرسهی راهنمایی را تأسیس و مدیریت کرد. بازگشت مجددّ او به تحصیلات دانشگاهی از ۱۳۶۷ اتفاق افتاد، این بار در رشتهای که به آن علاقهای وافر داشت: فلسفه. در ۱۳۷۰ از دانشگاه تبریز لیسانس فلسفه گرفت و به ترتیب در سالهای ۱۳۷۴ و ۱۳۸۱ از دانشگاه تهران موفق به دریافت فوقلیسانس و دکتری شد. در مهر ۱۳۸۱ از وزارت آموزش و پرورش استعفا کرد و در وزارت علوم، در گروه فلسفهی دانشگاه تبریز، مشغول تدریس و تحصیل و پژوهش گردید. او هماکنون دانشیار فلسفه در این دانشگاه است.
فعالیت نگارشی فتحی از ۱۳۷۳ با ترجمهی فلاسفهی یونان از طالس تا ارسطو از زبان انگلیسی شروع شد. او با این اعتقاد که ترجمههای مطمئن از متون اصلی و پژوهشهای خوب همواره مورد نیاز محافل آموزشی و پژوهش ما هستند، هنوز هم ترجمه را بخشی از کار مستمر خود قرار داده و آثار زیادی از زبان انگلیسی و عربی به زبان فارسی ترجمه کرده است. فتحی در عین حال که آثار ترجمهشده را مقدمهای ضروری برای آشنایی با آرای فیلسوفان و متفکران میداند که این آثار در زبان اصلی خوانده شوند. با همین ذهنیّت است که او آموزش زبانهای یونان باستان، لاتین کلاسیک و آلمانی را جزو برنامهی خودش قرار داده و هماکنون کارهایی از ارسطو، توماس آکوئیناس و برنتانو را در این سه زبان در دست دارد. اعتقاد راسخ فتحی این است که هرکسی امکانات و وظایف منحصربهفرد خود را دارد و زندگی هیچ کس با دیگری بعینه مطابقت نمیکند. او از اینجا نتیجه میگیرد که هر کس باید خودش داور زندگی خویش باشد، باید و نبایدهای خود را تشخیص دهد، به الزامات زندگی خویش تن دهد و توفیقها و شکستهای خود را ارزیابی کند. با این اعتقاد است که او سابقه و امکانات و مهارتهای زندگی روستایی را یک نعمت میشمارد و به شکرانهی آن، با همکاری همسرش، از همان ۱۳۶۳ زنبورستانی را در زادگاهش تأسیس کرده و با علاقه و جدّیت در پایان هفتهها و ایّام تعطیلی دانشگاه در آنجا مشغول کار است. او آنچه را از فلسفه آموخته است در زندگی زنبورها به عیان میبیند. و آن اینکه هستی و حیات یک مترادف یا مساوق دیگر نیز دارد: کار.
عناوین مقالات پژوهشی فتحی را، که عمدتاً در حوزهی فلسفهی یونان، مخصوصاً افلاطون، هستند، در سامانههایی که عهدهدار فهرست این نوع آثار هستند میتواند دید. عناوین اهّم ترجمههای چاپشده از او از این قرارند:
فیلسوفان یونان از طالس تا ارسطو، نوشتهی گاتری
تاریخ فلسفهی یونان، نوشتهی گاتری، مجلدات ۹ تا ۱۸ (قسمتهای سوفسطاییان، سقراط و افلاطون)
گزارشی تحلیلی از فلسفهی اصالت تصوری برکلی، نوشتهی دَنسی
آشنایی با معرفتشناسی معاصر، نوشتهی دَنسی
تاریخ فلسفهی راتلیج، مجلدات اوّل و دوّم (از دورهی دهجلدی)
تاریخ فلسفهی آکسفورد، مجلد نخست (از دورهی هفتجلدی)
تهافتالفلاسفه، نوشتهی غزالی
تهافتالتهافت، نوشتهی ابن رشد
از فتحی کتاب «نظریهی مُثُل افلاطون»، نوشتهی دیوید راس، زیر چاپ است و او کتاب «معانیِ (واژهی) موجود در فلسفهی ارسطو»، نوشتهی فرانتس برنتانو و کتاب «فیلسوفان اصالت عقلِ» بهاصطلاح دانشگاه پیام نور انگلستان (Open University) را در دست ترجمه دارد.