جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
○ اوه پیرزن، همهٔ این ماجراها خیالپردازیه. تو فکر میکنی تو سر انقلابیون دنیا و همین میرزای شما و کل قشونش چیزی جز خیال هست؟ خیاله که خطرناکه، وگرنه واقعیت مگه چیه؟ هرچی هست زیر سر همین قدرت خیاله که میآد توی پاها و بر و بازوی آدمها…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نشر نی در سلسله کتابهای جهان نمایش خود نمایشنامه «شاه موش و مارا و دیوار» را منتشر کرد. این نمایشنامه به قلم ناتاشا محرمزاده به رشته تحریر درآمدهاست و برای نخستین بار در ۵۰۰ نسخه به بازار نشر ایران معرفی شدهاست.
ناتاشا محرمزاده در بخش اول این کتاب و در یادداشت نویسنده در مورد شکلگیری داستان این نمایشنامه آوردهاست: «نمایش نامۀ شاه موش سومین نمایش نامه ای است که نوشته ام، اگر اشتباه نکنم در سال ۱۳۸۹. تمرینات سال بعد شروع شدند و نامش را به صلاحدید گروه اجرایی گذاشتیم بگو نقطه سرخط. نصیب گروه از تلاش یک ساله اش یک شب اجرا در پایتخت در سی امین جشنواره بین المللی تئاتر فجر بود. ماجرای نوشتن شاه موش جالب است. روزی روزگاری گذر موش دانایی به خانه ما افتاد. یک هفته تمام من و همسرم تلاش میکردیم به طریقی از شرش خلاص شویم اما بی فایده بود. ظاهراً تمام مرگ موشها را هم میشناخت و نمیخورد. سرانجام برادرم با دستگاهی به نام تجاری (موزی ضد) به یاری ما آمد. دستگاه اصواتی چنان ناهنجار تولید میکرد که البته انسان قادر به شنیدنشان نبود اما بدون استثناء هر موشی را ذله و دیوانه میکرد. در اتاق و تمام سوراخ سنبه هایش را بستیم. کار دستگاه حرف نداشت، ولی موش دانا باز هم مقاومت می کرد و پیوسته خود را به در و دیوار میکوبید. یک روز صبح بیدار شدیم و دیدیم که حیوان بیچاره از فرط استیصال تسلیم شده و ترجیح داده یکی از مرگ موشها را بخورد. جابه جا مرده بود.
حالا من و همسرم حس میکردیم باعث و بانی خودکشی یکی از اعضای خانواده بوده ایم. احتمالاً هر دو خود را هیولاهایی در حد اطرافیان گرگور سامسای مسخ میدیدیم. به هم که میرسیدیم با نگاه از هم میپرسیدیم آیا میشد کار دیگری کرد؟ البته که میشد. میشد دستگاه را بزنیم به برق و تمام درها را باز کنیم تا موش دانا فرار کند. نمیدانم، شاید برای کنار آمدن با این جنبۀ هیولاوارم بود که چند خرده داستان بیربط به داستان موش «دانا» اضافه کردم و شاه موش را نوشتم.»
این کتاب شامل سه نمایشنامه شاهموش، مارا و دیوار است که به گفته نویسنده هر کدام در سالی نوشته شده است. به گفته خود نویسنده «مارا» ابتدا در سال ۱۳۹۱ نوشته شده و بارها بازنویسی شده تا به صورت کنونی درآمده است. «دیوار» نیز حاصل سال ۱۳۹۰ است که در سال ۱۳۹۳ در جشنواره بینالمللی تئاتردانشگاهی برنده جایزه «استاد اکبر رادی» شدهاست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این کتاب مینویسد.
