بحث اصلی من در این گفتار تماس و مراوده میان دو تمدن بزرگ مدیترانهای ــ تمدن مسیحی و تمدن اسلامی ــ از طریق مترجمان و دیلماجها است. شاید بیجا نباشد که ابتدا به یکی چند تفاوت آشکار بین این دو فرهنگ اشاره کنم. نیاز به آموختن زبانهای خارجی از دیرباز نزد مسیحیان احساس شده بود. مسیحیان زبان بومیشان هرچه بود اگر میخواستند فاضل و تحصیلکرده بهشمار روند میبایست دو زبان باستانی ــ لاتینی و یونانی ــ و اگر میخواستند متون مقدسشان را به زبان اصلی بخوانند دو زبان دیگر ــ عبرانی و آرامی ــ بیاموزند. از این گذشته خودشان هم به زبانهای متعدد صحبت میکردند: رشیدالدین فضلالله، مورخ ایرانی قرن چهاردهم، با شگفتی مینویسد که «فرنگان بیستوپنج لغت سخن میگویند و هیچ طایفه زبان طایفهٔ دیگر فهم نکند».