برادران کوئن طوری فیلم میسازند که دیگران برای بچهها هولاهوپ میسازند. دستکم خود آنها اینطور میگویند. و سرشان برود درباره سبک و شیوهشان حرف نمیزنند. این کارشان مثل نامهایست که ادگار آلن پو در میان دیگر نامههای روی میزش پنهان میکند ـ امری ساده در میان امور آشکار و بدیهی که دقیقاً به همین دلیل موجب جستوجویی پیچیده میشود. مصاحبهها و کنفرانسهای مطبوعاتی کوئنها پُرند از سرنخهای غلط و قلابی و شوخیهای کمابیش نامفهوم، و یک کتابخانه را میتوان با کتابهایی که ادعا میکنند نخواندهاند پر کرد (کوئنها دوست ندارند ردّی از خود برجا بگذارند). به قول خودشان، فیلمهایشان چیزی نیستند جز وسیله سرگرمی و تفریحشان، اما مگر نظامهای فلسفی و زیباییشناسانه جز این بودهاند؟ مثلاً مسیحیت یا مارکسیسم یا پوئنتیلیسم، و همین نقد فیلم خودمان.